آموزش زبان انگلیسی



انواع صفت از لحاظ مقایسه: قسمت سوم

صفت برترین(عالی)

این صفت در فارسی با«ترین» ترجمه می شود؛ مانند خوب ترین، بد ترین، گران ترین.

زمانی از این صفت استفاده می کنیم که یک نفر یا یک چیز پرچمش در یک گروه بالا یا پایین باشد؛ یعنی بین همه«ترین» باشد. دو تا فرمول هم دارد:

فرمول1

1+صفت یک بخشی یا دو بخشی 2دار+3+فعل+فاعل

فرمول2

صفت چند بخشی+4+5+فعل+فاعل

1.est  2.y 3.the 4.most 5.the
مثال های فرمول 1:

Hamid is the oldest student in our school.

حمید مسن ترین دانش آموز در مدرسه مان است. 

Karoon is the longest river of iran.

کارون بلندترین رودِ ایران است.

Mercury is the smallest of all.

سیارۀ عطارد کوچک ترین در بین همه است.

Today is the happiest day of my life.

امروز شادترین روز زندگی من است.

مثال های فرمول2:

Chinese is the most difficult language.

چینی سخت ترین زبان است.

This hotel is the most expensive of all.

این هتل گران ترین همه است.

Lions are the most dangerous animals in jungles.

شیرها خطرناک ترین حیوانات در جنگل ها هستند.

نکته: 1و2ازعلائم صفت عالی هستند.

1.in 2.of all



انواع صفت از لحاظ مقایسه: قسمت اول

پیش از این که وارد این مبحث شویم، بهتر است با انواع صفت از لحاظ تعداد بخش آشنا شوید .

1.صفات یک بخشی: صفاتی هستند کوچک، که هنگام تلفظ یک حرف صدا دار دارند، مانند:

Tall – old – young – big – small ….

2.صفات چند بخشی: صفاتی هستند بزرگ، که چند حرف صدادار دارند مانند:

Important – interesting – dangerous – expensive ….

(as…as)صفت برابری

از این صفت برای نشان دادن برابری یک صفت، بین دو نفر یا دو چیز استفاده می شود.  در این حالت صفت بین دو    می آید.as

Sara is as kind as Neda.

سارا به اندازۀ ندا مهربان است.

This watch is as expensive as a car.

این ساعت هم قیمت یک ماشین است.



جمع بستن اسم ها

بیشتر اسم ها با اضافه کردن  یا  به آخرشان جمع بسته می شوند. ببینید:S  ES  

Book                   books                          girl              girls

Lake                   lakes

اگر اسم ها که به  1   -  2 - 3  - 4   و  5   ختم شوند با  6    جمع بسته می شوند.

1.x 2.s 3.ch 4.o 5.sh 6.es

 

Bus>buses                                         box>boxes

         Beach>beaches                             dish>dishes

بعضی اسم ها که به 1 یا 2 ختم می شوند با 3 به جمع تبدیل می شوند.

1.f 2.fe 3.ves

Wolf>wolves                                             wife>wives

Shelf>shelves                                            leaf>leaves

بی قاعده هم که داریم. ببینید و حفظ کنید!

Child>children                                   woman>women

Man>men                                            foot>feet

Tooth>teeth                                          mouse>mice

Aircraft>aircraft                                  sheep>sheep

 

 



زمان آینده مقصوده

Am/ is/ are going to

معنی: قصد داشتن، خواستن، قرار بودن

هم استفاده می کنیم؛ be going toازwillبرای بیان آینده بر

اما فرق هایی با هم دارند.

He is going to buy a car tomorrow.

او قصد دارد فردا یک ماشین بخرد.

Am/ is/ are going toکاربردهای

I am going to study physics at university.

قصد دارم در دانشگاه فیزیک بخوانم.

کاری که از قبل تصمیم گرفته ایم تا در آینده انجام دهیم.

Take an umbrella. It’s going to rain.

یک چتر بردار، قرار است باران بیاید.

عملی که مطمئنیم در آیندۀ نزدیک اتفاق می افتد.

 

استفاده کنید نه will دیدید از I thinkنکته: اگر در جمله

.Be going to

I think Kelly will pass her driver’s test.

فکر کنم کِلی در امتحان رانندگی قبول خواهد شد.



زمان آیندۀ ساده

طرز ساخت:will(‘ll)+شکل سادۀ فعل

I will go

 

چگونه سؤالی کنیم؟

کافی است فاعل و       را جا به جا کنیم.will

Will she come to school tomorrow?

چگونه منفی کنیم؟

اضافه می کنیم.willرا بهnot

She will not (won’t) come to school tomorrow.

کاربرد های زمان آیندۀ ساده چیست؟

They will travel to Europe in the future.

آن ها در آینده به اروپا سفر خواهند کرد.

بر اساس نظر و عقیده پیش بینی می کنیم.

A: The baby is cold.

B: I will close the window.

الف: بچه سردش است.

ب: پنچره را خواهم بست

وقتی تصمیم آنی و یهویی می گیریم.

I will help you with the lessons.

در درس ها کمکت خواهم کرد.

قول و قراری داریم.

 

Will you take me to the post office, please?

خواهش و تمنایی داریم.

 



ضمایر انعکاسی و تأکیدی:قسمت دوم

ضمیر تأکیدی:

شکل و شمایلشان عیت ضمایر انعکاسی است و برای تأکید روی یک اسم یا ضمیر می آیند. برای این می آیند که بگوییم«خود آن شخص یا خود آن چیز» نه شخص یا چیز دیگر. و جایشان هم بلافاصله بعد از خود فاعل یا بعد از مفعول است.

She herself made the cake.

یا

She made the cake herself.

خود او کیک را درست کرد.

I myself saw the teacher.

یا

I saw the teacher myself.

من خودم معلم را دیدم.

Maryam and I ourselves did the experiment.

یا

Maryam and I did the experiment ourselves.

من و مریم خودمان آزمایش را انجام دادیم.

حواستان باشد!

ضمایر انعکاسی و تأکیدی باید با مرجع خودشان مطابقت داشته باشند. مثلاً 1یا2و3یا4و.

1.I 2.myself 3. She 4.herself

 



ضمایر انعکاسی و تأکیدی:قسمت اول

اگر بخواهیم بگوییم«خودم، خودت،خودش،خودمان،خودتان،خودشان» از ضمایر تأکیدی و انعکاسی استفاده می کنیم.

Myselfخودم

Ourselves خودمان

Yourself خودت

Yourselves خودتان

Itself/ herself/ himself خودش

Themselvesخودشان

 

ضمیر انعکاسی:

اگر فاعل و مفعول یک باشند،از ضمایر انعکاسی به جای مفعول استفاده می کنیم.

Ali looked at (Ali, himself) in the mirror.

علی خودش را در آینه نگاه کرد.

جایشان کجاست؟

1.بعد از فعل یا بعد از یک حرف اضافه در آخر جمله، می آیند.

Mina made herself a cake.

مینا برای خودش یک کیک درست کرد.

یا

Mina made a cake for herself.

مینا برای خودش یک کیک درست کرد.

My dog hurt himself.

سگ من به خودش آسیب رساند.

Help yourself!

بفرمایید از خودتان پذیرایی کنید.

 



قسمت دوم :افعال وجهی) )Modals

Must کاربرد

1.برای بیان ضرورت انجام کاری در زمان های حال و آینده به کار می رود.

You must be careful with this knife. It’s very sharp.

تو باید مراقب این چاقو باشی. خیلی تیز است.

If you want to go abroad, you must have a passport first.

اگر می خواهید به خارج بروید ابتدا باید یک گذرنامه داشته باشید.

2.هنگامی که باور داریم چیزی حقیقت است یا یک نتیجه گیری منطقی برای زمان حال یا آینده داشته باشیم از استفاده می کنیم.  must 

You worked 10 hours today. You must be tired.

امروز ده ساعت کار کردید. حتما خسته هستید.

My brother works at your company. You must know him.

برادرم در شرکت شما کار می کند. باید بشناسیدش.

shouldکاربرد    

 

برای بیان مصلحت انجام کاری و هم چنین بیان پند و اندرز در زمان های حال و آینده به کار می رود.

Tom doesn’t study enough. He should study harder. 

تام به اندازه کافی درس نمی خواند. باید سخت تر درس بخواند.

You shouldn’t be so late.

نباید این قدر دیر کنید.



قسمت اول: (افعال وجهی )Modals

در این درس شما با افعال وجهی آشنا می شوید:

Can, may, should, must+ شکل ساده فعل

Canکاربرد

برای توانایی انجام کاری در زمان های حال و آینده می آید.

I can swim.

می توانم شنا کنم.

She can play the piano.

او می تواند پیانو بزند.

I ‘m sorry, but we cannot (can’t) come to your party next Saturday.

متاسفم اما نی توانیم شنبه آینده به مهمانی شما بیاییم.

May کاربرد

1.برای بیان احتمال انجام کاری در زمان های حال و آینده به کار میرود.

I may go to the movies tonگight, but I’m not sure.

ممکن است امشب به سینما بروم اما مطمئن نیستم.

She may not come to your party.

او شاید به مهمانی شما نیاید.

2.برای کسب اجازه نیز مورد استفاده قرار می گیرد.

May I ask a question?

 امکان دارد یک سوال بپرسم؟



حروف اضافه:قسمت دوم

به حروف اضافۀ زیر و کاربرد آن ها دقت کنید.

on

روزهای هفته و تاریخ

On Wednesday/ on Friday/ on 20 August

در بخشی از روز همراه با اسم آن روز

On Friday morning/ on Tuesday evening

به معنی«روی»یا«در»

On the table/on the desk/ on page 5

Next to

نزدیکِ، در مجاورتِ

Next to the hospital/ next to the post office

In front of

جلوی، مقابلِ

In front of the bank/ in front of the station

Behind

پشتِ

Behind the house

Under

زیرِ

Under the car


تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها

23 مهر تولدمه پژوهشگر رباتیک و بیوالکترونیک خريد کفش و کتاني امیر علی باهوش خدمات مجالس آریامن 7sun مینو گرافیک Janet مبانی عکاسی در مورد همه چيز